محل تبلیغات شما

غرب‌باوری»و مرعوبیت» ویژگی تقی‌ زاده‌هاست.

1) ما بایدریشه‌ی جریان روشن‌فکری را در اقشار و طبقات شازده‌ها یا وزارت خارجه یا بازرگانانجست‌وجو کنیم. هر چه درگیری این گروه با غرب بیشتر می‌شود، این جریان بیشتر پر وبال می‌گیرد. بعضی‌ از آن‌ها به ‌تدریج با بخش‌هایی از دستگاه‌های حاکمیتی وامنیتی و با کانون‌های سرمایه‌داری خارج از کشور ارتباط برقرار می‌کردند.

2) از جهت فکری کم‌کم آنظاهرنگری آغازین و این که فقط شیفته‌ی خیابان‌های تمیز و بلوارهای شیک اروپاییباشند، فراتر می‌رود و افرادی با مبانی نظری مدرنیته آشنا می‌شوند و به این نتیجه می‌رسندکه وارد کردن فناوری به ایران، همه‌ی اهداف را پوشش نمی‌دهد، بلکه ‌باید نوع تفکرو حکومت‌گری غربی را در ایران پیاده کنند.

3) جریان روشن‌فکری درایران تقریباً در مواقع بسیاری دوزیست» بوده است. یعنی هم از ظرفیت‌ها و امکاناتحکومت قاجار بهره می‌برده و هم بحث تغییر ساختار و تغییر رویکردها را پیگیری می‌کردهاست. البته زمانی تلاش کردند که شاه را با خودشان همراه کنند. برای همین هم سفرهایشاه به اروپا را تدارک می‌دیدند که طی همین سفر‌ها امتیازاتی هم واگذار می‌شد. بنابراینیک پیوندی بین جامعه‌ی ایرانی با آن ‌چه اصطلاحاً در غرب به‌ عنوان سرمایه‌داریشکل گرفته بود، از طریق اقتصاد برقرار می‌شد.

4) در خصوص ترقی و پروقرهیا پیشرفت، آن‌ها غرب را یک الگوی کامل و برتر قلمداد می‌کردند و بر این باوربودند که دوره‌ی تمدن‌سازی و تمدن اقوام و ملل دیگر به سر رسیده است. مثلاً ایرانی‌هایک دوره‌ای این کار را کردند و بعدها رومی‌ها و مصری‌ها و دیگران نقش داشتند، ولیالان آن ملتی که در حوزه‌ی تمدن دست برتر را دارد، غربی‌ها هستند و ما باید هژمونیو سلطه‌ی آن‌ها را بپذیریم. فردی مثل ملکم خان برای جا انداختن این نظریه تا جاییپیش رفت که استعمار را تئوریزه ‌کرد و گفت خداوند نعمت‌های خودش را به ابنای بشربه ‌طور مساوی داده است. بعضی از ابنای بشر لیاقت استفاده از آن نعمت‌ها را دارندو بعضی لیاقت آن نعمات الهی را ندارند.

5) نگاه جریان روشن‌فکریمعمولاً به بیرون از مرزهای ایران و تحولات آن بوده است. یک زمان این نگاه به سویآلمان است و ژرمن‌فیل» می‌شود، یک زمان به سوی فرانسه است و فرانکوفیل» می‌شود،یک زمان هم به سمت انگلستان است و آنگلوفیل» می‌شود.

6) تقی‌زاده تقریباً تانوزده سالگی تمایل به علوم طبیعی،‌ گرایش به شیخی‌گری و نقد نسبت به جامعه‌ی دینیو ت شیعی را دارد و در ۲۱ سالگی با انقلاب مشروطیت در ایران مواجه می‌شود.این ‌جا او کاملاً‌ تحت تأثیر افکار میرزا ملکم خان، باورهای غربی پیدا می‌کند و همانندملکم خان معتقد به اقتباس از غرب می‌شود و این که آموزه‌های دینی و آموزه‌هایفرهنگی برخاسته از مبانی دینی در ایران مانع از پیشرفت و ترقی است و ‌باید آن‌هارا حذف کرد.

7) آن‌ها می‌دانستند کهاگر مشروطه به آن نحوی که علما می‌خواستند در ایران اجرا ‌شود، عملاً‌ به خواسته‌های‌شاننمی‌رسند. مراد این‌ها از مشروطه هم مشروط کردن حاکمیت و دین بود. یعنی هر دو مدّنظرشان بود. علمای دینی اما نظرشان این بود که حاکمیت و قُلدری و بی‌ضابطگی درحکومت مشروط شود تا شاه نتواند هر جور که دلش خواست، تصمیم بگیرد.

8) ستارخان خودش را بازوینظامی مراجع نجف می‌دانست و با حکم خراسانی» جلوی محمدعلی شاه ایستاده بود.جریان ماسونی برای ضربه زدن به بازوی نظامی علمای نجف، ستارخان را در مشروطه‌ی دومحذف کرد و سید عبداللّه بهبهانی را قبل از ستارخان در تهران به شهادت رساند.

9) اندیشه‌ی تقی‌زاده رااز این‌جا می‌توانیم به ‌خوبی واکاوی کنیم که مرحوم خراسانی به تقی‌زاده و گروهاو می‌گوید شما عشاقِ آزادی پاریس هستید.

10) همین گروه که همهچیزشان را مرهون پشتیبانی‌های اولیه‌ی سید عبداللّه بهبهانی و مرحوم خراسانیبودند، به ‌سمت ترور سید عبداللّه بهبهانی رفتند و این کار را انجام دادند. عملاً باحذف سید عبداللّه بهبهانی و قبل از او مرحوم شیخ فضل اللّه نوری، نزدیک به ۷۰ نفراز علمای بزرگ ایران را حذف می‌کنند. آن‌ها سید محمد طباطبایی» را منزوی کردند و گروهترور برای مرحوم خراسانی و ملاعبداللّه مازندرانی فرستادند. همه‌ی ایناقدامات توأم با خشونت و حذف شخصیت‌های دینی بود.

11) پس از این قضایا آن‌هابه‌ سمت طرحِ تز استقرار دیکتاتوری منور» در ایران می‌روند؛ به تعبیر رومه‌یکاوه» استفاده از مُشت آهنین» برای اجرای تغییراتی که این‌ها برای غربی کردن جامعه‌یایرانی مدّ نظر داشتند. می‌گفتند باید جامعه‌ی ایران از فرق سر تا ناخن پا بایدغربی شود، ولی وقتی نمی‌شود، می‌گویند باید یک دیکتاتور بیاوریم.

12) ویژگی‌ اصلی تقی‌زادهیا جریانی که او به‌ عنوان نمادش معرفی شده، این است که غرب‌باور» است و نسبت بهغرب مرعوب» است. تقی‌زاده در سال ۱۳۰۶ شمسی دو مقاله می‌نویسد و طی آن یک دستورالعملبرای تحولات گسترده در ایران را مطرح می‌کند که می‌گوید طی ۱۵ سال باید این اتفاقاتدر ایران بیفتد. یا در قیاس با همین سند ۲۰۳۰ که توسط تقی‌زاده‌های جدید مطرح شده،آن موقع مدّ نظر تقی‌زاده این بود که طی ۱۵ سال در حوزه‌ی آموزشی، اجتماعی، عمومی،فرهنگی و . تغییراتی در ایران صورت بگیرد.

13) آن تفکر تقریباً ۵۰سال در ایران حاکم بود و ایران را به هیچ جایگاهی در دنیا نرساند. ما در دوره‌یپهلوی نه حرفی در عرصه‌ی تولید علم داشتیم و نه توانستیم بر اساس مصالح خودمان نوعپیشرفت را در کشورمان تعریف کنیم.

14) انقلاب اسلامی اینجریان را کنار می‌زند و منزوی می‌کند، ولی هر چه انقلاب پیش می‌رود، این جریانفرصت می‌یابد تا خودش را در قالب علوم انسانی غربی بازسازی کند.

15) تقی‌زاده‌های جدید و امروزی در واقع شکل نوین و احیاشده‌ی تفکرات میرزا ملکم خان و تقی‌زاده هستند. در آن مقطع ایران را قابل پیشرفت وتوسعه بر اساس تفکر ملی و بومی نمی‌دانستند و معتقد بودند که ما باید در نظام بین‌المللادغام شویم. در این ادغام شما عملاً هویت ملی خودتان را از دست می‌دادید.

اربعین؛ فراخوان جهانی برای وحدت در مقابل ظلم

اربعین ایستگاه رسانه‌ای اسلام برای تمام بشریت

محیط مناسب اخلاقی در رأس حقوق عامه است.

یک ,تقی‌زاده ,آن‌ها ,جریان ,هم ,دینی ,در ایران ,است و ,را در ,ایران را ,سید عبداللّه ,مرحوم خراسانی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ دوستانه بچه های مهندسی صنایع 89 دانشگاه صنعتی بابل کسب درآمد،کسب درآمد از بیت کوین،پایوت،آموزش pivot،خرید و فروش pvt فروشگاه اینترنتی سیتی کالا halpareper sconconsphoti وبلاگ میهنی من مجله خانواده wallnarepa ثبت شرکت - ثبت برند - ثبت شرکت مسئولیت محدود velthidesto